********* گروه کوهنوردی بانوان تچر عضو میپذیرد *********
جهت عضویت با شماره تلفنهای 09361481718 - 09178267626 تماس حاصل فرمایید

۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

آریا نام کهن ایران

واژه ایران برگرفته از نام (( آریانا )) یعنی سرزمین آریاییهاست . آریایی ها در هزاره دوم قبل از میلاد به فلات ایران وارد شدند . گروهی از آنان به هند رفتند و گروهی در این سرزمین که به نام آنان ایران نام گرفته ، باقی ماندند.
ایران از روزگاران کهن تا کنون به نامهای ، آری ، آریان ، آریانا ، آریاویچ ، آریاویج ، آریه ، اران ، آریان ،‌آریان شهر ،‌ائیریانم وئجه ، ائیریه ، ائیریوشینه ، ایر ، ایران شثر ، ایران شهر ، ایران ویج، ایران ویچ ،‌ایران ویژ ، ایریا ، ایریاوه ، ایریاوه ، ایرج ، ایریوخشوثه ، پرس ، پرشا ، پرشیا، پرشیانا ، سرشناس بوده است.
واژه آریا در زبانهای اوستایی، فارسی باستان و سانسکریت به ترتیب به گونه های ( ایریه ) airya ( اریه ) ariya ( آریه ) arya به کار رفته است.
( اریه ) در نام ( اریامنه )airyarmmna پدر نیای داریوش بزرگ دیده می شود و ( ایریه ) در واژه اوستایی ( ایرینه ) airyana به معنی ( ایرانی ) و ( آریایی ) و در نامهای ( ایرینه وئجه ) airyana – vaejeh ، ایران ویچ و ایریو خشوثه Airyo-xo-xsutha ( کوهی که آرش ، تیر انداز نامی ایران در زمان منوچهر پیشدادی از بالای آن ، تیری به سوی خاور انداخت ) و( ایر یاوه ) airyava ( یاری کننده آریا ) آورده شده است. کلمه آریا به معنی نجیب ، اصیل ، شجاع و آزاده در نوشتارها به کاررفته به صورتی که داریوش بزرگ هخامنشی در نبشته های نقش رستم و شوش ، از خود چنین یاد کرده است :
من داریوشم ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمین های همه نژاد ، شاه در این بوم ( زمین ) بزرگ پهناور ، پسر ویشتاسپ هخامنشی ، پارسی ، پسر پارسی ، آریا , آریایی ، آریا چهر ( آریایی نژاد ).
خشایارشاه ، پسر و جانشین او نیز در نوشته تخت جمشید ، از خود چنین یاد می کند:
من خشایار شا هستم ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمینهای پرنژاد ، شاه در این بوم بزرگ پهناور ، پسر داریوش ....)
آریایی هایی که در هند مستقر شدند ، قلمرو خود را ارت ورت نام گذاشتند که به صورت آریا ورته نیز گفته شده است . آریائی هایی که به ایران آمدند ، بر اساس اوستا در سرزمینی به نام ائیریانم وئجو ( اوستایی ) یا ایرانویج ( eranvej) ( پهلوی ) زندگی می کرده اند . این کلمه از دو کلمه ایران و ویج(airyanam unejo) تشکیل شده است . ویج را بعضی به معنی تخمه و نژاد دانسته اند . بدین ترتیب ایرانویج به معنای نژاد ایرانی است و چون به مکانی منسوب شود به معنای محل زندگی ایرانیان خواهد بود.
ایران ویج در اوستا برترین سرزمین سپند است و در آنجاست که جم بهشت آسودگی و ناز و نوش خویش را پی افکند . در ایرانویچ است که زرتشت ، شست وخشور بزرگ دیده به دیدار جهان می گشاید و آیین خود را بنیاد می نهد.
( اریه ) ، ( ایریه ) رفته رفته به صورت ( ایر ) دگرگون شده و با پسوند نسبت پهلوی ikو یا ic به شکل نام ( اریک ) در ارمنی و ایرج در پهلوی و فارسی در آمده است.
ایرانیان در نبشته های پهلوی ساسانی ، خود را بدین نام و میهن خویش را ( ایران ) که در پهلوی اشکانی آریان ، ( در ارمنی eran ) یا ( ایرانشثر eransathr ) و در فارسی ایرانشهر می نامیدند.
در اوستا آریانه هم به معنای قوم ایرانی و هم محل سکونت آنان بوده است و لغت آریان نیز به صورت جمع آن بکار برده اند . در کتاب ( پیامبران و شاهان ) حمزه اصفهانی ، دانشمند صده 4 ه. ق یکبار از کشور آریان یاد کرده و یکبار آریان را از هفت تیره بزرگ روی زمین به شمار آورده است.
بنابر بر روایتهای کهن ، ایران از ایرج آمده است . ایرج و دو برادرش تور و سلم از فرزندان پادشاهی به نام فریدون هستند . این سه برادر به ترتیب در اوستا به صورت ائیریه ( Airya) توئیری ( Tuirya) و سی ریمه ( sairima) آمده است . سلم نیای همسایگان غربی ایران ، تور نیای همسایگان شرقی ایران و ایرج نیای ایرانیان شناخته شده اند . فریدون سرزمین اصلی خود را که خونیرس نام داشته و در میانه جهن جای داشته به ایرج داده است و بدین ترتیب خونیرس همان ایران می باشد . صورت کامل این واژه اوستایی خونیرس یامی است که به معنای سرزمین آفتاب تابان است . از روزگار ایرج که به دست تور کشته شد ، میان ایرانیان و تورانیان جنگ در گرفت و در نتیجه لفظ تورانی بجای انیرانی ( غیر ایرانی ) معنا یافت.
از دوره هخامنشیان لغات چندی که در بردارنده نام ایران است بر جای مانده است ، چنانکه نام پدر بزرگ داریوش ، آریامنه بوده و در کتیبه بیستون کلمه آریا نا خشاثرام ( aryana khsharthram) به معنای سرزمین آریایی ها بکار رفته و کلمه ائیریوشینه ( airyo shayana ) به معنای منزلگاه ایرانیان در فارسی باستان استفاده می شده است. در همان حال یونانیان ، ایران را پرسیس ( persis ) نامیده بودند که از نام فارس ریشه گرفته بود که مسکن پارسان است . پارسیان در روزگار هخامنشیان حاکمان ایران بودند و به این دلیل یونانیان تمام سرزمین انان را بدین نام می خواندند . بعدها کلمه پرسیس در دیگر زباهای اروپایی نیز وارد شد و در زبان انگلیسی به صورت پرشیا ( Persia ) و در زبان فرانسوی پرس ( pers) بکار رفت.
در روزگار اشکانیان و ساسانیان ( دوره استفاده از زبان فارسی میانه ) کلمه آریانه قدیم به صورت اران ( eran ) در بین مردم رایج شد . این کلمه معمولا همراه با شتر (shatra) به معنای شهر و به صورت اران شثر بکار می رفت که معنی آن ایرانشهر و مراد از آن کشور ایران است . پس ایرانشهر به معنای کشور ایران و ایرانشهری یعنی ایرانی البته نام ایرانشهر را به شهر نیشابور در خراسان نیز گفته اند.
ابو شکوربلخی ، در ستایش شاه سامانی ، می گوید:
خداوند ما نوح فرخ نژاد که بر شهر ایران بگسترد داد
فردوسی نیز پس از او ، می سراید:
همه شهر ایران و توران و چین به شاهی بر او خواندند آفرین
همه شهر ایران بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند
منبع: دانستنیهای تاریخ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر