********* گروه کوهنوردی بانوان تچر عضو میپذیرد *********
جهت عضویت با شماره تلفنهای 09361481718 - 09178267626 تماس حاصل فرمایید

۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

فیلم اژدها مار و هیولای قلا سفید مرودشت



این اژدها مار در منطقه سعادت آباد شوشتری در 35 کیلومتری مرودشت کشف شده است برای مشاهده فیلم دکمه play را بزنید





۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

تبریک عید قربان



عید قربان بر تمام همنوردان و کوهنوردان مبارک باد

۱۳۸۸ آذر ۵, پنجشنبه

برگزاری کلاسهای آموزشی کوهنوردی

گروه کوهنوردی تچر در نظر دارد کلاسهای آموزش کوهپیمایی و آموزش کمکهای اولیه جهت آقایان وبانوان برگزار نماید از علاقه مندان جهت شرکت در این کلاسها دعوت بعمل می آید
جهت ثبت نام در کلاسهای فوق با شماره تلفنهای ذیل تماس حاصل فرمایید
حسین ابراهیمی 09178267626 احمد حیدری 09361481718

۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

آموزش گره های کوهنوردی

برای مشاهده نحوه زدن هر گره روی اسم آنها در ادامه مطلب کلیک کنید و صبر کنید تا آموزش تصویری آن لود شود.

انواع گره ها و کابرد آنها :
گره هشت ساده Simple Eight
گره هشت یک لا Figure of Eight : اتصال سر طناب حمایت به کارابین و صندلی نفر صعود کننده یا به کارگاه.
گره هشت دولا : اتصال سر طناب فرود به کارگاه.

گره هشت تعقیب Retraced Figure of Eight : اتصال طناب به صندلی و زدن گره هشت در حلقه ای بسته .بعد از زدن گره باید اندازه آن را تنظیم نمود.بطوریکه گره به خوبی به صندلی بچسبد.
گره دو سر طناب یک لا Fisherman : اتصال دو سر طناب هم قطر به یکدیگر ( کمتر مورد استفاده قرار می گیرد)
گره دو سر طناب دولا Double Fisherman : اتصال دو سر طناب به یکدیگر با ضریب اطمینان بیشتر نسبت به گره دو سر طناب یک لا و اتصال دو سر طناب غیر هم قطر با اختلاف قطری حداکثر یک شماره.
گره حمایت Hafmastwurf : برای حمایت صعود کننده یا فرود مورد استفاده قرار می گیرد . این گره را در مواقع ضروری می توان با یک گره ضامن قفل نمود.( این گره از شوک های ناگهانی به دلیل شکست طناب جلوگیری میکند)
گره چفت شونده Munter Hitch : برای قفل نمودن گره حمایت (زدن ضامن)
گره خود حمایت Clove Hitch , Mastwurf : برای ثابت کردن طناب _ خود حمایت . این گره در محل کارگاه و بر روی کارابین اجرا می شود. از زاویه دیگر با کارابین و نوع استفاده دیگر
گره تسمه Water Kont : اتصال دو سر نوار (تسمه)
گره پروسیک Prusik : برای خود حمایت هنگام فرود به کار می رود . خاصیت این گره چفت شدن بر روی طناب است و بنا به همین خاصیت در عملیات بالاکشی نیز کاربرد دارد. نوعی استفاده از گره پروسیک ، زدن یکدستی گره پروسیک
گره بولین Bowline : یکی از مزیت های این گره باز شدن آسان آن حتی بعد از فشار بر روی آن است. ولی بی دقتی در زدن آن می تواند خطر ساز باشد.
گره رکابی : برای ساختن نردبانها و برانکارد طنابی از آن استفاده می شود.
گره پروانه : این گره یکی از گرهای کوهنوردی است که از هر سه جهت می توان از آن بار گرفت.
خواص گره کوهنوردی :
در مقابل کشش و ضربه محکم و مقاوم است.
به سادگی زده و با دست به آسانی باز می شود.
هنگام کار بر اثر فشار وارد بر آن باز نمی گردد.
هر قدر فشار بر روی آن وارد شود محکم تر می شود.
کوچک ، کم حجم و دارای کمترین شکست است . چرا که هر شکست طناب باعث کاهش مقاومت آن می گردد.
چند نکته :
۱. در سایت زیر انواع گره ها به زیبایی آموزش داده شده است !
http://www.animatedknots.com/
2. گاهی اوقات زندگی کوهنوردان به گره ها ارتباط دارد پس لازم است انواع گره زدن را با سرعت زیاد بسیار تمرین کنیم .
3. سعی شود گره ها بسیار خوانا و تمیز باشند چون علاوه بر اینکه از اشتباه جلوگیری میشود در صورت فشار امکان باز شدن گره از بین میرود.
4 . علا وه بر گره های بالا گره های بسیاری وجود دارد البته پر کاربرد ترین ها اینها هستند که سعی میکنم در آینده گره های پرکاربرد دیگر همچنین کاربرد این گره ها را کامل کنم و آموزش دهم!
5 .
دریافت کل آموزش های بالا در قالب یک فایل
توضیحاتی درباره گره پروسیک به نقل از
وبلاگ نگین علم :
گره پروسیک
مدتها بود در تفکر برای نوشتن متنی درباره فرود بودم . اتفاقات متوالی در کوهها و دیواره های ایران هنگام فرود و بحثهای متوالی درباره گره پروسیک و نوع استفاده از آن مرا واداشت تا در این مجال مطلبی حضورتان ارائه کنم .
لازم به توضیح است هدف از نوشتن این مطالب ، استفاده از خرد جمعی عموم کوهنوردان و مربیان و تمامی کسانی است که به کار فنی در ارتفاعات می پردازند .


اشخاص زیادی هستند که اصولا با وجود این گره مخالفند و البته موافقان زیادی هم دارد . برای اینکه زودتر به اصل بحث برسیم بهتر است توجه داشته باشیم در تمامی مراجع کوهنوردی همواره به داشتن خود حمایت تاکید شده و منظور از خود حمایت داشتن اتکا به کارگاه و یا حمایتهای میانی در هر حالت و مقطع از سلسله عملیات صعود یا فرود است . حتی بسیار تاکید می شود تا زمانیکه وارد حمایت بعدی نشدید از حمایت قبلی خارج نشوید . برای داشتن خود حمایت در حین فرود ، ساده ترین و ابتدائی ترین روش استفاده از طنابچه و زدن گره پروسیک بر روی طناب اصلی است . البته ابزارهایی هم وجود دارند که کار با آنها آسانتر است و بعنوان یک گره اتوبلوک (خودکار ) می تواند به ما کمک کند . اما عموم کوهنوردان بدلیل سبک و ارزان بودن از یک طنابچه ۵ تا ۷ میلیمتر – بسته به قطر طناب فرودشان – استفاده می کنند که البته نیاز به تعویض زودهنگام و بررسی دقیق دارد . بحث ما در اینجا لزوم استفاده از این ابزار و خود حمایت فرود نیست . چرا که لزوم آن بر همگان مشخص است .
در سالهای قبل بسیار سعی شد با استفاده از تجربیات اصحاب فن و مربیان و منابع خارجی ، روش صحیحی برای استفاده از گره پروسیک ارائه گردد .
یادم هست که حدود سال ۸۰ اعلام شد که گره پروسیک از بالای ۸ فرود به پائین آن منتقل گردد و چند سال بعد مجددا این گره به جای خود برگشت و در منابع آموزشی مندرج گردید . بنده در اینجا قصد حمایت از هیچ کدام از ۲ روش ارائه شده را ندارم بلکه فقط آنچه به ذهنم می رسد را بیان می کنم و قضاوت را به عهده خوانندگان متن حاضر می گذارم . در ذیل به ترتیب به بیان ویژگیهای استفاده از طنابچه پروسیک در بالا و پائین ابزار فرود می پردازم .
استفاده از طنابچه پروسیک در بالای ابزار فرود :
۱- استفاده از حداقل امکانات
۲- استفاده از طنابچه پروسیک که طول حلقه آن حداقل حدود ۴۰ سانتی متر باشد تا فاصله مناسب برای حرکت بر روی طناب داشته باشد
۳- قفل شدن خوب و سریع و به موقع
۴- آمدن فشار اولیه بر روی گره پروسیک که البته به سختی هم آزاد می گردد .
۵- استفاده از ۲ دست هنگام فرود ؛ بطوریکه یک دست برای گرفتن امتداد طناب و دست دیگر برای پائین آوردن گره پروسیک حین فرود استفاده می شود .
استفاده از پروسیک پائین ابزار فرود :
۱- استفاده از یک اسلینگ بطول تقریبی ۱۵ تا ۲۵ سانتی متر جهت اتصال ابزار فرود .
۲- استفاده از پروسیک کوتاهتر نسبت به حالت قبل (و البته کوتاهتر از طول اسلینگ تا وارد ۸ فرود نشود).
۳- قفل شدن خوب و سریع و به موقع
۴- آمدن فشار اولیه بر روی ابزار فرود و سپس قفل شدن گره پروسیک که البته این امر به آزاد شدن راحت تر گره منجر می شود .
۵- استفاده از یک دست که هم امتداد طناب را دارد و هم گره پروسیک را بر روی آن حرکت می دهد .
۶- داشتن تعادل بهتر بدلیل اینکه ابزار فرود از بدن دورتر است و در حین فرود زاویه امتداد طناب نسبت به ابزار فرود بسته تر است و همین امر موجب اصطکاک بیشتر می شود . و در زمان فرود روی طولهای بلندتر کنترل بهتری به فرود رونده می دهد .

۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

منشور حقوق بشر كوروش كبير

منشور حقوق بشر كوروش كبير


برگرفته از ویــرایــش تـازه و چاپ پـنجم كـتاب «منشور كورش هخامنشی» به زبان‌های فارسی، انگلیسی، آلمانی و فرانسوی (تهران 1384/ چاپ نخست 1377)
پیشگفتار
منشور كورش هخامنشی، كهن‌ترین بیانیه حقوق بشرِ شناخته شده جهان و سند سربلندی ایرانیان از همزیستی آشتی‌جویانه و گرامیداشتِ باورها و اندیشه‌های همه مردمان تابعه در هنگامه بنیادگذاری نخستین امپراطوری جهان است. دنیای باستان همواره از آتش جنگ‌ها و یورش‌های بی‌پایان در رنج بوده است و كشورهای آشتی‌جو نیز ناچار بوده‌اند تا برای رهایی مردمان خود از تاخت‌و‌تاز‌های همیشگی همسایگان ناآرام، به رویارویی و چیرگی بر آنان بپردازند. اما مهم این است كه پیروزمندانِ میدان نبرد و چیره‌شدگان بر شهرها، چگونه با سپاه شكسته و مردم فرودست رفتار می‌كرده‌اند؟‌ تاریخنامه‌های بشری بازگوكننده رفتار نیك كورش بزرگ، پادشاه نیرومندترین كشور آنروز جهان، و كنش‌های ستیزنده دیگر فرمانروایان گیتی بوده است.
جهان امروز، نه با چشمداشت بر خاك سرزمین‌ها، كه با تاختن بر اندیشه، باورها، غرور و هویت ملی مردمان، چیرگی بر آنان را در سر می‌پروراند. مردمانی كه باورها و هویت ملی و تاریخی خود را به فراموشی سپارند؛ مردمانی كه نیازمند دانش و فن‌آوری كشورهای دیگر باشند؛ شكست‌خوردگان جهان امروزند. پیشینیان ما گذشته‌ای سرافرازانه برای ما به ارمغان نهادند. ما برای فرزندان آینده خود چه دستاوردی داریم و برای شكسته نشدن در جهانِ سخت نامهربان امروز، چه راه‌هایی اندیشیده‌ایم؟
در سال 1258 خورشیدی/ 1879 میلادی، به دنبال كاوش‌های گروه انگلیسی در شهر باستانی بـابِـل در میاندورود (بین‌النهرین) استوانه‌ای از گل پخته بدست باستان‌شناسی كـلدانی به نام «هرمز رسـام» پیدا شد كه امروزه در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود.
ترجمه و انتــشار فرمــان كــورش بــزرگ (كــورش دوم) پــرده از نادانــسته‌های بســیار برداشت و بزودی بعنوان «منشور آزادی» و «نخستین منشور جهانی حقوق بشر» شهرتی عالمگیر یافت و نمایندگان و حقوق‌دانان كشورهای گوناگون جهان در سال 1348 خورشیدی با گردهمایی در كنار آرامگاه كورش در پاسارگاد، از او بنام نخستین بنیاد‌گذار حقوق بشر جهان یاد كردند و او را ستودند. حقوقی كه انسانِ امروز پس از دوهزاروپانصد سال در اندیشه ایجاد و فراهم‌سازی آن افتاده است و آرزوی گسترش آنرا در سر می‌پروراند.
(نسخه‌بدلی از منشور كورش به عنوان كهن‌ترین فرمانِ شناخته‌شده تفاهم و همزیستی ملت‌ها در ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورك نگهداری می‌شود. این كتیبه در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیمومت جای دارد).
------
كورش پس از ورود به شهر بابل (در كنار رود فرات و در جنوب بغداد امروزی) فرمان آزادی هزاران یهودی را صادر كرد كه قریب هفتاد سال در بابل به اسارت گرفته شده بودند. هزاران آوند زرین و سیمین آنان را كه پادشاه بابل از ایشان به غنیمت گرفته بود، به آنان بازگرداند و اجازه داد كه در سرزمین خود نیایشگاهی بزرگ برای خود بر پای دارند. رفتار كورش با یهودیان موجب كوچ بسیاری از آنان به ایران شد كه در درازای بیست و پنج قرن هیچگاه بین آنان و ایرانیان جنگ و خشونت و درگیری رخ نداد و آنان ایران را میهن دوم خود می‌دانسته‌اند.
------
كورش این رفتار را از مردمان سرزمین خود، از نیاكان خود، از فرهنگ رایج كشورش، در آغوش مهرآمیز مادر و از پرورش او آموخته بوده و بكار بسته است. سرافرازی نخستین بیانیه جهانی حقوق بشر نه تنها برای كورش، بلكه همچنین برای فرهنگ كشوری است كه سراسر پهنه پهناور آن از كهن‌ترین روزگاران تابش‌گاهِ رفتار نيك ، اندیشه نیك و كردار نیك بوده است كه امروزه و از پس هزاران سال مردمان جهان در آرزو و آرمان فراهم ساختن آن هستند.منشور كورش هخامنشی ارمغانی است از سرزمین ایران برای جهانی كه از جنگ و خشونت خسته است و از آن رنج می‌برد.
ترجمه منشور كورش هخامنشی
" منم كـوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابِـل، شاه سومر و اَكَد، شاه چهار گوشه جهان. پسر كمبوجیه، شاه بزرگ … نوه كورش، شاه بزرگ … نبیره چیش‌پیش، شاه بزرگ …آنگاه كه بدون جنگ و پیكار وارد بابل شدم، همه مردم گام‌های مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابِـل بر تخت شهریاری نشستم. مردوك خدای بزرگ دل‌های پاك مردم بابـل را متوجه من كرد … زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم.ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه‌های مقدسش قلب مرا تكان داد … من برای صلح كوشیدم.من برده‌داری را بر‌انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم كه همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم كه هیچكس اهالی شهر را از هستی ساقط نكند.مَـردوك خدای بزرگ از كردار من خشنود شد … او بركت و مهربانی‌اش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در صلح و آشتی مقام بلندش را ستودیم …من همه شهرهایی را كه ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی كه بسته شده بودند را بگشایند. همه خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم.همه مردمانی كه پراكنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم و خانه‌های ویران آنان را آباد كردم. همه مردم را به همبستگی فرا خواندم. همچنین پیكره خدایان سومر و اَكَـد را كه نَـبونید بدون واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مَردوك خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم. بشود كه دل‌ها شاد گردد.بشود، خدایانی كه آنان را به جایگاه‌های مقدس نخستین‌شان بازگرداندم، هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. بشود كه سخنان پر بركت و نیكخواهانه برایم بیابند. بشود كه آنان به خدای من مَردوك بگویند: ‘‘ به كورش شاه، پادشاهی كه ترا گرامی می‌دارد و پسرش كمبوجیه، جایگاهی در سرای سپند ارزانی دار.’’من برای همه مردم جامعه‌ای آرام فراهم ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا كردم. "

برنامه های اجراشده در آبان ماه 88 توسط گروه تچر

زمان برنامه : 1 / 8 / 88
نوع برنامه : همایش استانی روز کوهنورد
محل اجرای برنامه : کوه چشمه چنار مهارلو
مدت برنامه : یک روزه
سرپرستان برنامه : حسین زارع - مریم زارع

مستول فنی : احمد حیدری

--------------------------------------------------
زمان برنامه : 8 / 8 / 88
نوع برنامه : همایش شهرستانی روز کوهنورد
محل اجرای برنامه : چشمه بیدی تخت جمشید
مدت برنامه : یک روزه
سرپرستان برنامه : حسن ابراهیمی - لیلا ابراهیمی
مسئول فنی : حسین ابراهیمی

--------------------------------------------------
زمان برنامه : 22 / 8 / 88
نوع برنامه : غارنوردی
محل اجرای برنامه : غار ممتاز حاجی آباد
مدت برنامه : یک روزه
سرپرست برنامه : احمد حیدری

مسئول فنی : سید داود نوری

--------------------------------------------------
زمان برنامه :27/ 8 / 88
نوع برنامه : کلاس آموزش کوهپیمایی
محل اجرای کلاس : سلطان ولایت
مدت برنامه: 3 روز
تعداد افراد شرکت کننده در کلاس : 12 نفر
مربی کلاس آموزشی : آقای ذوالفقار درستکار
-------------------------------------------------

۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

غار ممتاز حاجی آباد

اطلاعاتی در مورد غار ممتاز :غار ممتاز در 65 کیلومتری شمال شرقی شیراز و در نزدیکی نقش رستم کنار روستای حاجی آباد قرار دارد.
مسیر حرکت : در جاده اتوبان شیراز - اصفهان 5 کیلومتربعد از نقش رستم در سمت چپ جاده تابلویی به نام روستای حاجی اباد قرار دارد.باید وارد جاده خاکی روستا شد .به ۳راهی میرسید كه سمت راست وارد روستا و سمت چپ بعد از گذشتن از زیر گذر راه آهن شیراز- اصفهان باز به سه راهی میرسید که سمت راست به طرف ميدان تير سپاه می رود .
نوع غار : آهکی( اثر نفوذ آب های اسیدی در لایه های آهکی ) - فرسایش آب (دریاچه ای)و این غار فعال می باشد .
پوشش گیاهی منطقه : گون ، کهکم ، ارژن ، بنه ، بادام کوهی ، انجیر
حیوانات منطقه : کبک ، روباه ، کبوتر ، شغال ، کفتار ، جوجه تیغی ، مار ، عقرب ، رتیل ، گراز
مسیر رسیدن به غار :در پشت روستا تنگه ای وجود دارد که به تنگ شاه شرمان ( شاه فرمان) معروف است که در ورودی تنگ دم قنات روستای حسین آباد نقش رستم بوده است که وقتی وارد منطقه میشوید به 3 تنگه تقسیم میشود در اول تنگه سمت چپ دو کتیبه مربوط به شاهپور ساسانی وجود دارد . تنگه سمت راست به بالای چشمه (حوض) لیرک و تنگه وسط ازکنارمیدان تیربه غار ممتاز وبعد از آن به چشمه سیفالی (سفالی ) میرسد
در این غار : استالاکتیت و استالاگمیت های (چکیده و چکنده) بسیاری وجود دارد.مون میلک هم مشاهده می شود.
گزارش برنامه :
ساعت 5:45 روز جمعه 22/8/88 تعدادی از اعضای گروه با مینی بوس به سرپرستی آقای احمد حیدری مرودشت را به مقصد غار ممتاز حاجی آباد ترک نمودند بعد از20 دقیقه به روستای حاجی آباد و از آنجا به جلو میدان تیر سپاه رسیدند و افراد درآنجا پیاده شده و از کنار میدان تیر درون تنگه روبرو به سمت بالا حرکت کردند مسیر حرکت با شیبی 60 درجه بود پس از گذشت حدود 45 دقیقه به پایین ورودی غار رسیدند

دهانه ورودی غار در سمت راست تنگه حدود 10 متری از سطح زمین میباشد دهانه غار شبیه چشمان گرگ است و دو دهانه کنار هم هست که در آن قسمت دیواره بخوبی قابل تشخیص می باشد . ابتدا سرپرست و وحید جعفر زاده بدون ابزاربه بالا رفتند وبه دهانه ورودی غار رسیدند واز وسط دهانه ورودی غار کارگاه بلوکه زدند و از بالا اعضا را حمایت کردن که بالا بروند . در همین حین یک گروه ازشهر زرقان برای بازید از غار به پایین ورودی رسیدند و مشغول خوردن صبحانه شدند برای ورود افراد به غار به علت اینکه دهانه غار خیلی کوچک (حدود 50 تا 80 سانتی متر) بود طنابی به سنگی که شبیه قندیل سمت چپ حفره ورودی غاربود بسته شد. طناب انفرادی افراد را به هم وصل کردیم که حدود 30 متر طناب احتیاج میباشد وبه داخل غارانداختیم وابتدا آقای نوری وارد شد یکی یکی افراد با حمایت داخل غارفرود کردند و به کف غار رسیدند .

داخل غار خیلی گرم و مرطوب است . دیواره های غار واقعاٌ دیدنی بوده . بعد از حدود 30متر راهپیمایی به یک قسمت باتلاقی و لیز و یک دریاچه به ابعاد 15 در 3 متر رسیدند که خط آب مشخص بوده که عمق آب بیش 2 متر بوده ولی به علت خشکسالی و تبخیرآب عمق آب نیم متربود که باتلاقی میباشد
از سمت چپ بالا رفتند و از بالای دریاچه با وجود باتلاقی و لیز بودن پس از طی 50 متر به انتهای غار رسیدند و پس از بازدید افراد از انتهای غار برگشتند که زمان ورود به داخل غار تا خروج از آن حدود یک ساعت طول کشید افراد پس از خروج از غار به بالای گردنه رفتند پس از صرف صبحانه ،حدود 3 ساعت توسط آقای سید داود نوری سنگ نوردی و فرود از صخره را تمرین کردند و سپس به سمت پایین حرکت کردند و به تنگه سمت چپ رفتند و از 2 کتیبه شاپور ساسانی دیدن کردند و بعد از صرف ناهار به مرودشت عزیمت نمودند
افراد شرکت کننده در برنامه :
آقایان : احمد حیدری (سرپرست برنامه) - سید داود نوری - سیامک اورنگی - وحید جعفر زاده - حسین ابراهیمی - حجت اله اکملی - حسن ابراهیمی - مصطفی عرب نژاد - امیر زاده - آرش جعفر زاده
بانوان : لیلا ابراهیمی - لاله شیری

نکاتی درباره غار

واژه غار به حفره اي اطلاق مي شود كه به طور طبيعي در زير زمين شكل گرفته باشد. مدخل حفره مي تواند به طوري بزرگ باشد كه يك انسان به راحتي وارد آن شود و يا فقط شياري براي عبور نور باشد.
شناخته شده ترين انواع غارها آنهاي است كه به غازهاي انحلالي معروفند. اكثر غارهاي آهكي به دليل انحلال سنگ ها به وسيله اسيد ضعيف موجود در آب زير زميني ايجاد مي شوند . با نفوذ آب زير زميني و آب حاوي املاح به اعماق زمين ، فضاهاي خالي با انواع مختلفي از اشكال بلوري كربنات كلسيم اشغال مي گردد. آب اسيدي كه داراي محلول كربنات كلسيم است با عبور از بين سنگ ها به بي كربنات كلسيم تغيير ماهيت مي دهد . اين محلول اگر گاز دي اكسيد كربن را از دست بدهد دوباره كربنات كلسيم آن رسوب مي كند . كاني حاصل شده كلسيت است.
كاني هاي اين محلول در محل اتصالات ، گسل ها و بستر زمين رسوب مي كنند. با گذشت زمان فضاهاي خالي به حدي بزرگ مي شوند كه سيستمي حفره مانند را تشكيل مي دهند. بعضي از انواع غارهاي آهكي با اشكال زيبايي مزين شده اند كه حاصل رسوب كلسيت در سقف ،ديواره و كف غار مي باشند. اين اشكال عبارتند از :
غارسنگ: به تمام سنگ هایی که بعد از تشکیل فضای غار بر اثر چکیدن آبهای فرو رو بوجود می آید غار سنگ می گویند.

چکننده یا استالاکتیت: به تمام غارسنگهایی که بر اثر چکیدن آب در سقف پدید می آیند چکننده می گویند. زمانی که آب محتوی بی کربنات کلسیم از منافذ سقف به شکل چکه به فضای غار راه می یابد به علت تماس با هوای درون غار و تغییر فشار بخش کوچکی از آن بخار شده و به ازای آن مقداری دی اکسید کربن از قطره آب آزاد می شود و در نتیجه جزء بسیار کوچکی کربنات کلسیم در محل جدایی قطره از سقف رسوب می کند و با تداوم این فرایند در طی میلیون های سال چکننده های بسیار زیبا و گوناگونی در سقف غار تشکیل می شود و به اشکال مختلف در می آیند غار کلته خور زنجان و چاله نخجیر دلیجان مهمترین نمایشگاه چکننده های فوق بصورت های مختلف می باشد.

چکیده یا استالاگمیت: به تمام غارسنگهایی که در کف غارها بر اثر فرایند غارسنگ سازی بوجود می آید چکیده می گویند. باقیمانده قطره آب محتوی بی کربنات کلسیم که از نوک چکننده (استالاکتیت) جدا شده و به شکل قطره- ای در فضا رها می شود و به سوی کف غار در نقطه مقابل چکننده سقوط می کند در مسیر سقوط مقدار کمی از آب قطره دوباره بخار شده و در نتیجه بخشی از دی اکسید کربن آن آزاد می شود و قطره به محض رسیدن به کف غار جزء کوچکی از کربنات کلسیم خود را در محل برخورد با کف غار رسوب می دهد و تداوم این فرایند ظرف میلیون ها سال چکیده های گوناگونی را در کف غار به شکل های گوناگون در می آورد مانند ستون لوله های توخالی یا به شکل گل کلم – خوشه انگور یا گوش فیل و غیره که هر کدام دارای اسامی خاص علمی به خود هستند مانند فلاوستون- آنمولیت و غیره.( چکیده غول پیکری که در غار شاپور کازرون وجود داشته از آن مجسمه 5 متری شاپور ساسانی را ساخته اند و بزرگترین چکیده های غول پیکر را غار کهک د ر مسیر قم- اراک دارا می باشد.)

ستون : حاصل رسيدن استالاكتيت و استالاگميت به يكديگر است.
فلاوستون (Flow Stone): هنگامی که آب به دیواره های شیب دار سطح صخره ها راه می یابد ممکن است تشکیلات آهکی جالبی که به نام فلاوستون مشهورند شکل بگیرند که اغلب به شکل پرده های شفاف مواج و آبشارها تشکیل میشود.

حوض ریم استون (RIM STONE): آبگیرهای کوچکی هستند که در کف غار جمع می شوند این حوض ها به علت فقدان اکسید کربن ایجاد میشوند و در این حالت آهک در لایه ها سطح آب شروع به لایه گذاری و ته نشینی می کند.


مروارید غار: از دانه های شن یا ماسه که در پوشش آهکی قرار گرفته است تشکیل می شود و ممکن است به اندازه یک توپ گلف درآید.

مون میلک (MOON MILK): ماده ای نرم و پودری که بر روی دیوارها و یا کف غارها دیده می شود که در نتیجه فعالیت باکتری ها ایجاد می شود.

Helictite
از جمله ظریف ترین اشکال درون غار می باشند .علت تشکیل بسیاری از آنها تا امروز بصورت معمایی باقی مانده است ولی احتمال اینکه بر اثر فشار مویین ( مخصوصا اشکال تو خالی ) و یا جریان های هوایی بسیار ملایم تشکیل شده باشد هست. اشکال آنها به گونه است که به نظر می رسد که در طول رشد بارها جهت نیروی وارد بر آنها عوض شده است ( رشد در جاذبه صفر ) به علت کوچک بودن و ظریف و شکننده بودن فقط در عارهایی که کاملا بکر مانده است قابل مشاهده می باشد .

(DRAPERIES اشکال پرده ای
در سقف غار و معمولا در ناحیه درزها ی شیب دار تشکیل می شود و همانند پرده ای نازک و گاه شفاف و بسیار شکننده در سقف غار گسترش یافته است .( اشکال زیر)

Soda straw ) STRAW اشکال نی مانند – نیین
در مکانهای که آب به آهستگی از شکافهای سقف غار می چکند به شکل لوله های تو خالی مشاهده می شود. اگر این سوراخ بسته شود و یا آب از بدنه آن نیز خارج شود این اشکال به شکل استالاکتیت تبدیل می شوند . جنس این اشکال از کربنات کلسیم و یا سولفات کلسیوم است. این اشکال نی مانند بسیار شکننده می باشند و فقط در غار هایی که بکر مانده اند دیده می شوند.

نوع ديگري از غار ها كه به غارهاي يخي موسوم هستند ، در زير رسوبات يخچالي به وجود مي آيند. در اين نوع غارها نيز اشكال يخي مثل استالاكتيت و استالاگميتها، زيبايي چشم گيري دارند.
از ديگر غارها مي توان به غارهاي ماگمايي ، دريايي و ماسه سنگي اشاره كرد.
غار ماگمايي : در اين نوع غارها سنگ هاي ذوب شده از آتشفشان انفجاري ، مثل يك رودخانه جريان مي يابد به تدريج سطح اين روانه سرد شده و بام سنگي ايجاد مي كند كه هنوز ماگماي گرم در زير آن جريان دارد. زماني كه انفجار پايان مي يابد غار به صورت لوله اي تو خالي باقي مي ماند. اين نوع غارها مي توانند به بزرگي چند تونل و يا به اندازه مجاري زهكشي باشند.

غار دريايي: در اثر برخورد مداوم امواج دريا به ديواره ي پرتگاه ساحلي غار دريايي تشكيل مي گردد. اين نوع غارها محلي براي زندگي ستاره هاي دريايي ،سيل ها و شيرهاي دريايي است.
غار ماسه سنگي: غارهاي كم عمقي در سطح پرتگاه ها هستند كه تحت تاثير باد و آب ايجاد مي گردند

۱۳۸۸ آبان ۱۸, دوشنبه

آریا نام کهن ایران

واژه ایران برگرفته از نام (( آریانا )) یعنی سرزمین آریاییهاست . آریایی ها در هزاره دوم قبل از میلاد به فلات ایران وارد شدند . گروهی از آنان به هند رفتند و گروهی در این سرزمین که به نام آنان ایران نام گرفته ، باقی ماندند.
ایران از روزگاران کهن تا کنون به نامهای ، آری ، آریان ، آریانا ، آریاویچ ، آریاویج ، آریه ، اران ، آریان ،‌آریان شهر ،‌ائیریانم وئجه ، ائیریه ، ائیریوشینه ، ایر ، ایران شثر ، ایران شهر ، ایران ویج، ایران ویچ ،‌ایران ویژ ، ایریا ، ایریاوه ، ایریاوه ، ایرج ، ایریوخشوثه ، پرس ، پرشا ، پرشیا، پرشیانا ، سرشناس بوده است.
واژه آریا در زبانهای اوستایی، فارسی باستان و سانسکریت به ترتیب به گونه های ( ایریه ) airya ( اریه ) ariya ( آریه ) arya به کار رفته است.
( اریه ) در نام ( اریامنه )airyarmmna پدر نیای داریوش بزرگ دیده می شود و ( ایریه ) در واژه اوستایی ( ایرینه ) airyana به معنی ( ایرانی ) و ( آریایی ) و در نامهای ( ایرینه وئجه ) airyana – vaejeh ، ایران ویچ و ایریو خشوثه Airyo-xo-xsutha ( کوهی که آرش ، تیر انداز نامی ایران در زمان منوچهر پیشدادی از بالای آن ، تیری به سوی خاور انداخت ) و( ایر یاوه ) airyava ( یاری کننده آریا ) آورده شده است. کلمه آریا به معنی نجیب ، اصیل ، شجاع و آزاده در نوشتارها به کاررفته به صورتی که داریوش بزرگ هخامنشی در نبشته های نقش رستم و شوش ، از خود چنین یاد کرده است :
من داریوشم ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمین های همه نژاد ، شاه در این بوم ( زمین ) بزرگ پهناور ، پسر ویشتاسپ هخامنشی ، پارسی ، پسر پارسی ، آریا , آریایی ، آریا چهر ( آریایی نژاد ).
خشایارشاه ، پسر و جانشین او نیز در نوشته تخت جمشید ، از خود چنین یاد می کند:
من خشایار شا هستم ، شاه بزرگ ، شاه شاهان ، شاه سرزمینهای پرنژاد ، شاه در این بوم بزرگ پهناور ، پسر داریوش ....)
آریایی هایی که در هند مستقر شدند ، قلمرو خود را ارت ورت نام گذاشتند که به صورت آریا ورته نیز گفته شده است . آریائی هایی که به ایران آمدند ، بر اساس اوستا در سرزمینی به نام ائیریانم وئجو ( اوستایی ) یا ایرانویج ( eranvej) ( پهلوی ) زندگی می کرده اند . این کلمه از دو کلمه ایران و ویج(airyanam unejo) تشکیل شده است . ویج را بعضی به معنی تخمه و نژاد دانسته اند . بدین ترتیب ایرانویج به معنای نژاد ایرانی است و چون به مکانی منسوب شود به معنای محل زندگی ایرانیان خواهد بود.
ایران ویج در اوستا برترین سرزمین سپند است و در آنجاست که جم بهشت آسودگی و ناز و نوش خویش را پی افکند . در ایرانویچ است که زرتشت ، شست وخشور بزرگ دیده به دیدار جهان می گشاید و آیین خود را بنیاد می نهد.
( اریه ) ، ( ایریه ) رفته رفته به صورت ( ایر ) دگرگون شده و با پسوند نسبت پهلوی ikو یا ic به شکل نام ( اریک ) در ارمنی و ایرج در پهلوی و فارسی در آمده است.
ایرانیان در نبشته های پهلوی ساسانی ، خود را بدین نام و میهن خویش را ( ایران ) که در پهلوی اشکانی آریان ، ( در ارمنی eran ) یا ( ایرانشثر eransathr ) و در فارسی ایرانشهر می نامیدند.
در اوستا آریانه هم به معنای قوم ایرانی و هم محل سکونت آنان بوده است و لغت آریان نیز به صورت جمع آن بکار برده اند . در کتاب ( پیامبران و شاهان ) حمزه اصفهانی ، دانشمند صده 4 ه. ق یکبار از کشور آریان یاد کرده و یکبار آریان را از هفت تیره بزرگ روی زمین به شمار آورده است.
بنابر بر روایتهای کهن ، ایران از ایرج آمده است . ایرج و دو برادرش تور و سلم از فرزندان پادشاهی به نام فریدون هستند . این سه برادر به ترتیب در اوستا به صورت ائیریه ( Airya) توئیری ( Tuirya) و سی ریمه ( sairima) آمده است . سلم نیای همسایگان غربی ایران ، تور نیای همسایگان شرقی ایران و ایرج نیای ایرانیان شناخته شده اند . فریدون سرزمین اصلی خود را که خونیرس نام داشته و در میانه جهن جای داشته به ایرج داده است و بدین ترتیب خونیرس همان ایران می باشد . صورت کامل این واژه اوستایی خونیرس یامی است که به معنای سرزمین آفتاب تابان است . از روزگار ایرج که به دست تور کشته شد ، میان ایرانیان و تورانیان جنگ در گرفت و در نتیجه لفظ تورانی بجای انیرانی ( غیر ایرانی ) معنا یافت.
از دوره هخامنشیان لغات چندی که در بردارنده نام ایران است بر جای مانده است ، چنانکه نام پدر بزرگ داریوش ، آریامنه بوده و در کتیبه بیستون کلمه آریا نا خشاثرام ( aryana khsharthram) به معنای سرزمین آریایی ها بکار رفته و کلمه ائیریوشینه ( airyo shayana ) به معنای منزلگاه ایرانیان در فارسی باستان استفاده می شده است. در همان حال یونانیان ، ایران را پرسیس ( persis ) نامیده بودند که از نام فارس ریشه گرفته بود که مسکن پارسان است . پارسیان در روزگار هخامنشیان حاکمان ایران بودند و به این دلیل یونانیان تمام سرزمین انان را بدین نام می خواندند . بعدها کلمه پرسیس در دیگر زباهای اروپایی نیز وارد شد و در زبان انگلیسی به صورت پرشیا ( Persia ) و در زبان فرانسوی پرس ( pers) بکار رفت.
در روزگار اشکانیان و ساسانیان ( دوره استفاده از زبان فارسی میانه ) کلمه آریانه قدیم به صورت اران ( eran ) در بین مردم رایج شد . این کلمه معمولا همراه با شتر (shatra) به معنای شهر و به صورت اران شثر بکار می رفت که معنی آن ایرانشهر و مراد از آن کشور ایران است . پس ایرانشهر به معنای کشور ایران و ایرانشهری یعنی ایرانی البته نام ایرانشهر را به شهر نیشابور در خراسان نیز گفته اند.
ابو شکوربلخی ، در ستایش شاه سامانی ، می گوید:
خداوند ما نوح فرخ نژاد که بر شهر ایران بگسترد داد
فردوسی نیز پس از او ، می سراید:
همه شهر ایران و توران و چین به شاهی بر او خواندند آفرین
همه شهر ایران بیاراستند می و رود و رامشگران خواستند
منبع: دانستنیهای تاریخ

۱۳۸۸ آبان ۱۴, پنجشنبه

کوه های اوستا

زامیاد یشت (پرستش فرشته زمین)
خشنودی ِکوه ِمَزداآفریده ی بخشنده ی آسایش ِاَشَه، «اوشیدَرِنَ»، فر ِکیانی ِمزداآفریده و فر ِمزداآفریده ی ناگرفتنی را.
1
ای سِپیتمان زرتشت !
نخستین کوهی که از این زمین برکشیده شد، «البرز» بلند است که همه ی سرزمین های باختری و خاوری را فراگرفته است.
دومین کوه «زِر ِذ َزَ» است که از آن سوی «مَنوشَ» نیز همه ی سرزمین های باختری و خاوری را فراگرفته است.
2
از این کوه ها، «اوشیدَم»، اوشیدَرِنَ» و رشته کوه «اِرِزیفیَه» سر برزد.
ششمین کوه «اِرِزورَ» ، هفتمین «بومیِه»، هشتمین «زَوذیتَ»، نهمین «مَزیشوَنت»، دهمین «اَنتـَرِدَنگهو»، یازدهمین «اِرِزیشَ»، دوازدهمین «وایتی گـَئِسَ» ...
3
... و «آدَرََنَ» و «بَیَنَ» و «ایشکـَتَ اوپایری سَئنَ» - که پوشیده از برف است و تنها اندکی از برف آن آب می شود - (1)
دو رشته کوه ِ«هَمَنکونَ»، هشت رشته کوه ِ«وَشَن»، هشت ستیغ ِ«اَوُروَنت» و چهار کوه ِ«ویذوَنَ».
4
«اَئِزَخَ»، «مَئِنَخَ»، «واخِذریکَ»، «اَسَیَه»، «توذ َسکَ»، «ویشَوَ»، «دَرَوَشیشوَنتَ»، «سایریوَنتَ»، «نـَنگهوشمَنت»، «کـَکـَهیو» و «اَنتـَرِکـَنگهَه».
5
«سیچی دَوَ»، «اَهورَنَ»، «رَئِمَنَ»، «اَشَ سْـتـِمْـبَنَ»، «اورونیووایذیمیذکَ»، «اَسنـَوَنت»، «اوشَـئـُمَ»، «اوشتَ خوارِنـَه»، «سیامَکَ»، «وَفرَیَه»، «وُ اوروشَ».
6
«یَهْمْـیَه جَتـَره»، «اَذوَتـَوَ»، «سْپیتَ وَرِنـَه»، «سْپـِتـُوداتَ»، «کـَذرَوَ اَسپَ»، «کـَوُایریسَ»، ستیغ ِ«بَرُوسَرَیَن»، «بَرَن»، کوه ِ«فراپَیَه»، «اودریَه»، «رَئِوَنت» و کوه های دیگر که از این پیش، مردمان بدان ها نام دادند، از آنها گذشتند و اندیشیدند.
استاد پور داود از روی منابع دوره مسلمین به اهمیت دینی فراوان کوه سبلان (به معنی جایگاه پر سود) در دوره پیش از اسلام ‏پی برده بوده ولی متوجه نام های اوستا یی این کوه یعنی هئوکئیریه (خوب کنش) و اوشیدرن یا همان اوشدیریکای منابع ‏آشوری( بعنی کوه فروغمت و درخشان ) و قله بروسرین (دارنده زبیایی) که در نام چشمه آب معدنی معروف آن یعنی سرئین باقی مانده ، نشده است . وی در جلد دوم یسنا درباره این مقدسترین کوه ایرانیان باستان می آورد : " خاقانی شروانی در شعر خود راجع به سبلان می گوید : قبله اقبال سبلان دان کو ز شرف کعبه وار قطب کمال است کعبه بود سبزپوش او زچه پوشد جامعه احرامیان که کعبه حال است در خبری خوانده ام فضیلت آنرا خاست مرا آرزوش قرب سه سال است رفتم تا بر ‏سرش نثار کنم جان کوست عروسی که امهات جبال است چادر بر سر کشید تا بن دامن یعنی بکرم این چه لاف محال است کوه سولان (سبلان) در آذربایجان نزد ایرانیان ، به جای تور سینا است نزد بنی اسرائیل ...... میر خواند در روضه الصفا در ذکر سلطنت گشتاسب آورده : " در تا ریخ بناکتی و معجم مسطور است که زرتشت حکیم در زمان او ظاهر شد.... و در همان دم ‏که زرتشت متولد شد بخندید چنانکه تمام حضار مجلس آواز او را بشنیدند و چون بزرگ شد به جبلی از جبال اردیبل بالا رفت و از آنجا فرود آمد کتابی در دست و می گفت که این کتاب از سقف خانه که بر این کوه واقع است نازل شد ..... و یکی دیگر از آن حکایات این است که آتشی در دست داشت و دست او نمی سوخت و چون گشتاسب به مجلس وی در آمد آن را بدو داده دست او نیز نسوخت و به دست دیگران نیز رسیده حرقتی ظاهر نگردید. " چنانکه گفته شد استاد پورداوود و ایرانشناسان اسامی اوستایی این کوه را در نیافته اند در صورتیکه اوستا محل فدیه آوردن جمشید (شاه میرای نخستین ، سپیتمه پدر زرتشت) به الهه باکره آبها یعنی ناهید – که مکانش همین کوه هئوکئریه (سبلان) به شمار می رفته – همین کوهستان ذکر نموده و نیز مطابق کتب پهلوی آنجا همچنین محل یکی از همپرسگیهای زرتشت با اهورا مزدا بوده است . پس بی جهت نیست که در احادیث اسلامی و روایات اسلامی کوه سبلان محل هبوط ارواح و آدم ابالبشر به شمار رفته است . کوه اوستایی دیگر آذربایجان که بعد سبلان در درجه دوم قدوسیت قرار داشته و تا حدودی با آن پهلو به پهلو می زده همانا کوه سهند یا همان اسنونت اوستا (به معنی دارنده ییلاق یا روشنایی روز) بوده که یکی دیگر از محل های همپرسگی زرتشت با اهورامزدا به شمار رفته است . سبب معروفیت این کوه در اهمیت آن به مثابه مخزن آب منطقه و مراتعش و نزدیکی اش به شهر رغه زرتشتی (مراغه) بوده است . معانی و نام و نشان دیگر کوه های مذکور در زامیاد یشت به تحقیق این جانب که بر پایه نظریات پورداود می باشد از این قرار است : هرائیتی بلند یا همان هرابرزئیتی (یعنی کوه بلند) همان کوهستان معروف البرز است. هرا (کوه) همچنین نام کوهی در نزدیکی مراغه بوده ، آنجا که بنا بر شاهنامه هوم عابد افراسیاب را دستگیر می نماید و اکنون زیش نامیده می شود که باید همان ارزیش (یعنی کوه راست برافراشته مذکور در همین زامیاد یشت) باشد . زردز (کوه دژ زرین) ‏با زرد کوه بختیاری مطابقت دارد. مانوش (کوه فرد دانا) از لحاظ معنی به وضوح یادآور نام قله دنای استان فارس است. ‏اوشیدم (جای دمیدن نور) همان کوه معروف بابای افغانستان است که نامش از ریشه اوستایی "با" یعنی درخشیدن مأخوذ است . خود زامیادیشت در فقره 66 این کوه را با رود هیرمند و دریاچه هامون پیوند داده است. ارزیفیه (یعنی کوه عقاب یا کرکس) بی شک همان کوه کرکس کاشان است ، چون خشثریتی (کیکاووس) در آبان یشت اوستا در این کوه که در نزدیکی پایتخت وی کاشان بوده ، فدیه برای ناهید الهه آبها آورده است. کوه های ارزور (دارای باغهای خوب) و بومیه (خاکی) ‏به سبب مربوط شدن آنها با مرزهای آسیای صغیر و گیلگامش پرستی باید همان کوههای علمدار و میشو در نزدیکی شهر ‏مرند باشند. رئوذیت (کوه پر علف) رادارمستتر با کوه رویان مازندران (کوه نزدیک شهر رودبار) مطابقت داده است. مزیشونت (‏کوه دارنده بزرگی) همان کوه ماسیس یعنی آرارات می باشد. انتردنگهو (کوه واقع در میان مملکت) احتمالا همان کوه آلاداغ شمال خراسان است چه نام ترکی این کوه علی القاعده به صورت آراداغ به معنی کوه میانی است . وائیتی گئس با نام بادغیس افغانستان مطابقت دارد. آدرن (کوه هوشمند) یادآور نام کوه همایی (کوه منسوب به داناب نیک) در جنوب شرقی سبزوار است . بین (درخشان) مطابق با کوه بین آلود خراسان و همچنین بوانات فارس میباشد. ایشکت اوپائیری سئن (کوه برتر از پرش عقاب) را با کوه های هندوکش افغانستان مطابق می دانند. دو سلسله کوه همنکون (پرکنج) با کوه هزار کرمان ‏مطابقت دارد. هشت سلسله کوه وشن (جایگاه خوب) به نظر می آید همان اشترانکوه لرستان باشد چه لغت اشت به اوستایی به معنی هشت است. ائورونت (تند و تیز) را به اتفاق همان کوه الوند همدان می دانند که علی القاعده نامش از همان ریشه اوستایی ائورونت (نوک تیز) اخذ شده است. چهار کوه ویذون (فراهم شده ، گرد آمده) با کوه های چهار گنبدان کرمان مطابقت می نماید . ائزخ (دارای فراوانی خوب) یادآور کوه ایذه و مئنخ (میهن خوب) نشانگر کوه زرین نزدیک شهر ایذه می باشد. ‏‏واخذریک (دارای درخشندگی خوب) مطابق کوه دینار استان فارس است. اسیه (آسمانی) یادآور کوه بحر آسمان کرمان و توذسک (کوه سگپرستان کوچ نشین) به ظاهر مطابق با کوه شاهنشین تویسرکان است. کوه ویشو (دارای خوبی فراوان) با کوه های هزار مسجد خراسان مطابقت دارد. درئوشیشونت (دارای درندگی و برندگی) با شیر کوه یزد قابل تطبیق می باشد. کوه سائیریونت (دارای سنگ ریزه) با نام سی سخت نزدیک قله دنا مشابهت دارد . ننگهو شمنت (کوه معروف) با کوه نائین مشابهت دارد. ککهیو (کوه مردم میان کوهستان ها) با کوهستان کیگیلویه مطابقت دارد. انترکنگهه (کوهی که میان سزرمین گنج یعنی فارس است) با کوه قارون فارس مطابقت می نماید. سیچی دو (سوزاننده فریبکاران) یادآور کوه آتشفشان تفتان است. اهورن (کوه خدا) یا نام کوه الله اکبر شمال مشهد و بیستون (کوه خدا) کرمانشاهان نام مشترکی دارد. رئمن (دولت خانه یا ثروت سرا) به وضوح یادآور کوه رامند خبر حمدالله مستوفی در نزهه القلوب است که مکانش بین قزوین و خرقان ذکر شده است. طبق گفته حمدالله مستوفی ذکر این کوه در فهلویات بسیار آمده است: که الوند خوش بی با دماوند آبی رامند کوه چون مینمایند اش ستمبن (تکیه گاه اشا) با نام کوه های تخت سیمین و بیستون کرمانشاهان قابل تطبیق است. ‏اورونیو وائذیمیذک (کوه های دارای سرسبزی گسترده) با کوه های اورامان کرمانشاهان مطابقت دارد. اوشئوم (کوه ‏درخشان یا سوزاننده) می تواند همان قله دماوند یا تفتان باشد. اوشت خوارنه (دارای فر آرزو شده) می‏تواند کوه دماوند ‏(پاتیشخوار منابع آشوری) یا کوههای خرقان منظور باشد. سیامک (سیاه مویمند) و فریه (برفمند) با چندین کوه فلات ایران ‏که به نامهای سیاه کوه (سوادکوه، قره داغ) و سفید کوه نامیده میشوند قابل تطبیق هستند . وست احتمال داده منظور سیاه کوه و سفید کوه نزدیک هرات میباشند. واوروش (دور کشیده) به نظر میاید همان قافلانکوه (قافله کوه ها) باشد. یهمیه جتر (یعنی کوهی که از آن صمغ کتیرا به دست می آید) با کوه های جغتای و جوین سبزوار مطابقت می نماید. اذوتوه (کوهی که ‏بر آب مسلط است) یاد آور نام کوههای ارسباران آذربایجان است. کوه سپیت ورنه (کوه سفید رنگ) با نام کوه أقداغ نزدیک سهند مطابقت دارد. سپنتوداته (آفریده خرد مقد‏س) به نظر می رسد همان کوه صلوات در شمال سبلان منظور شده باشد. کدرواسپ (کوه اسب های کهر) در کتاب پهلوی بندهش به نزدیکی طوس گزارش شده است باید همان کوه قره داغ آن حوالی منظور باشد چه به نظر می رسد جز انتزاعی کدر در این نام به ترکی قره ترجمه شده است. کوئیریس (کوهی که به شکل رشته گردنبند یا دارای راه است) نام کوهستانی در نزدیکی جنوب شرقی شهر رغه زرتشتی (مراغه) می باشد چه این کوه که اکنون علی القاعده کلگزی نامیده میشود بنا به کتاب پهلوی بندهش هم در ایرانویج (شهرستان مراغه) واقع شده است. کوه برن (برنده ، نگهدارنده یا پوشیده) شاید کوه باران نزدیک نهبندان در جنوب شرقی خراسان یا کوه های طالش گیلان (ورنه اوستا) منظور باشد. فراپیه (کوه پر آب) شاید کوه های چهل چشمه جنوب آذربایجان غربی منظور باشد. اودریه (کوه در آب) شاید کوهستان رودبار منظور باشد. کوه رئونت بنابر کتاب پهلوی بندهش در نزدیکی گناباد است و آتشکده آذر برزین در نزدیکی آن برپا بوده است. در پایان گفتنی است نام کوهستان زاگروس بدین صورت در اوستا ذکر نشده است ولی در شاهنامه و کتاب پهلوی بندهش نام آنجا به صور اسپرزو و اسپروچ (سپ رود) بیان شده که می توان آنها را دارای رودهای طغیانگر و سیلابی نمود و این از سوی دیگر معنی کلمه اوستایی ژغر رود است که علی الاصول در یونانی و پهلوی و فارسی می توانست زاپروس تلفظ گردد. بنابراین نام کوهستان زاگروس نیز در اصل یونانی نبوده بلکه اوستایی است. فردوسی در باب این کوه چنین می سراید : همی رفت آن شاه گیتی فروز بزد گاه در پیش کوه اسپروز .

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

بدون شرح


مقام دهم ، جایگاه جهانی ایران در تخریب محیط زیست

مقام دهم؛ جایگاه جهانی ایران در تخریب محیط‌زیست
معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان محیط‌زیست گفت: ایران رتبه دهم تخریب محیط‌زیست در دنیا را دارد.
محمدجواد محمدی‌زاده 5 آبان در همایش سراسری مدیران كل حفاظت محیط‌زیست در هتل پردیسان افزود: متأسفانه در عصر كنونی با تخریب محیط‌زیست و چالش‌های زیاد و مختلفی مواجه هستیم كه این امر موجب سنگین‌تر شدن وظایف این سازمان درخصوص نگهداری از این میراث به بهترین نحو شده است.
وی ضمن توجه به قرار داشتن ایران در رتبه 10 تخریب محیط‌زیست در دنیا گفت: در حفاظت از محیط‌زیست باید از مدل‌های كارآمد و مطابق با دین بهره‌گیری كنیم تا با اجرایی كردن این مدل‌ها در مقابله با استكبار جهانی و كشورهای استعمارگر فاصله را حذف و ایران را مطرح كنیم.
محمدی‌زاده ادامه داد: تا 100 سال آینده در كشور شاهد وجود حتی یك درخت نخواهیم بود و این عامل می‌تواند زنگ خطر تلقی شود تا از محیط‌زیست، خوب نگهداری كنیم و در این راستا باید به مدیریت تالاب‌ها، اتصال خاورمیانه از طریق 30 هزار كشتی تامین‌كننده 60 درصد نفت و گاز دنیا، وجود عمر بالای 20 سال این كشتی‌ها و قرار دادن موضوعات مرتبط با محیط‌زیست در متون درسی توجه خاص و ویژه‌ای شود.
همچنین وی به نقش اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی در این خصوص تاكید كرد و افزود: باید به مردم درخصوص زوایای مختلف و اهمیت محیط‌زیست اطلاع‌رسانی كنیم.شایان ذكر است، این رتبه به‌طور متوسط محاسبه شده است و در برخی رتبه‌های تخریب نظیر فرسایش خاك، ایران جزو 5 كشور نخست دنیا قرار دارد.
منبع : همشهری

نحوه برپا کردن چادر

نحوه بر پا کردن چادر

منبع :
http://www.abc-of-hiking.com/
مترجم : فریدون شیرمحمدلی

مکان و نحوه برپا کردن چادر می تواند تاثیر زیادی بر تجربه چادر زنی تان در طبیعت داشته باشد. این می تواند از جهت داشتن خوابی نامطلوب و یا خواب شبانه ای راحت اهمیت داشته باشد. در این جا به برخی نکات اساسی در یافتن مکانی خوب برای چادر زنی نگاهی خواهیم انداخت :
مکان برپایی چادر :
یافتن مکانی خوب به ویژه در شرایط دشوار اساسی است .در اینجا برخی راهنمایی ها در مورد پیدا کردن محلی خوب و موقعیت یابی چادر تان توضیح داده می شود:
مکانی را پیدا کنید که ایمن و محافظت شده باشد.از راس تپه و کوه دوری کنید چون این محل ها کمترین حفاظت را در برابر بادهای شدید و رعد و برق دارند. در عین حال ، چادر تان را در پایین ترین سطح این ناحیه بر پا نکنید ، چون در صورت بارندگی ، آب به پایین ترین سطح جاری خواهد شد.
مکانی را بیابید که به وسیله موانع طبیعی احاطه شده باشد چون در هوای گرم ایجاد سایه خواهد کرد ، در شرایط باد جلو باد و در هوای بارانی جلو باران را خواهد گرفت. تجمع درخت ها و سنگ ها موانع طبیعی ایده آلی هستند.
در صورت امکان ، نزدیک جویبار، رود یا دیگر منابع آب چادر بزنید تا بتوانید برای شستشوی ظروف و موارد دیگر استفاده کنید. به هر حال ، اطمینان حاصل کنید که در سطوح بالاتر هستید و دیگر اینکه احتمال سیل وجود نداشته باشد.
چادر زنی
تصویر زیر چهار ناحیه عمومی را که محل چادرتان را تشکیل خواهد داد ، نشان می دهد:

1) ناحیه چادر
به طور کلی چادرتان را در خاک یا علف همواری که بتوانید به راحتی میخ های فلزی چادر را فرو کنید ، بر پا کنید.
مطمئن شوید که چادرتان در بلندترین ناحیه در آن نزدیکی است تا از ورود آب به ناحیه چادر جلوگیری شود. چادرتان را به طور محکم و یکسان برپا کنید تا در برابر بادهای احتمالی در طول شب مقاومت کند.
2) ناحیه پخت و پز
ناحیه پخت و پز ویژه ای را درست کنید مگر این که شرایط شما را وادارد که داخل چادر آشپزی کنید. این ناحیه باید حداقل 30 فوت ( 9 متر ) با چادر فاصله داشته باشد و در مکانی واقع باشد که در صورت وزیدن باد ، خاکستر و جرقه آتش به سمت چادر نیاید.
جهت اجتناب از خرس ها ، تمام غذاهایتان را در ظروف سر بسته نگاه دارید و تمام وسایل تان را بشویید تا از جلب توجه خرس ها و حیوانات دیگر ممانعت شود. به یاد داشته باشید در طبیعت مسئولانه از آتش استفاده کنید.
3) ناحیه شستشو
ناحیه شستشو مکانی است که استحمام می کنید و ظروف تان را می شویید. نزدیکی آن به رود یا دیگر منابع آب باعث صرفه جویی در وقت و تلاش تان خواهد شد. اگر می خواهید از صابون ها استفاده کنید ، مطمئن شوید زیست تجزیه پذیر باشند و اطمینان حاصل کنید مکانی که در آن شستشو را انجام می دهید 300 فوت ( 90 متر) با نزدیک ترین منبع آب فاصله داشته باشد. مطمئن شوید اثری از خود بر جای نمی گذارید. بطری های خالی صابون و دیگر ظروف بلای طبیعی هستند.
4) ناحیه توالت
این ناحیه را حداقل چند صد فوت دور از چادر و دیگر نواحی چادر زنی و خارج از دید دوستان و افراد دیگر انتخاب کنید. بار دیگر ، اطمینان حاصل کنید حداقل 300 فوت ( 90 متر ) با منبع احتمالی آب فاصله داشته باشد. جایی را بیابید که خاک آن نرم باشد تا بتوانید حفره ای با حداقل 10 اینچ ( 25 سانتی متر ) حفر و فضولات خود را دفن کنید.دستمال توالت ها را هم آتش بزنید. پس از برچیدن چادر ناحیه توالت را بپوشانید و برای این کار می توانید از سنگ یا شاخه برای پوشاندن استفاده کنید تا بعدا کسانی که چادر می زنند آن جا را دوباره حفر نکنند.
همانطور که در بالا اشاره شد ، داشتن مکانی خوب برای چادر جهت داشتن تجربه چادر زنی لذت بخش مهم است. فقط مطمئن شوید که هیچ چیزی را که ممکن است به طبیعت صدمه وارد کند از خود بر جای نگذارید

۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

گزارش همایش روز کوهنورد در شهرستان مرودشت 8/8/88

ساعت 5:30 صبح روز جمعه 8/8/88 تعدادی ا ز اعضای گروه به سرپرستی آقای حسن ابراهیمی و خانم لیلا ابراهیمی مرودشت را به مقصد چشمه بیدی کوه تخت جمشید به منظور شرکت در همایش روز کوهنورد ترک کردند و در ساعت 5:45 به کنار کوه تخت جمشید رسیدند وحرکت را از دامنه به سمت چشمه شروع کردند که پس از گذشت 90 دقیقه به چشمه رسیدند.
برنامه همایش پس از صرف صبحانه در ساعت 8:30 با تلاوت آیاتی ازقرآن مجید و سخنرانی آقای میری از پیشکسوتان کوهنوردی شهرستان آغاز و بعد از یاد و بزرگداشت زنده یاد حمید حیاتی و بزرگان عرصه کوهنوردی ، آقای ذوالفقار درستکار ریاست محترم هیئت کوهنوردی شهرستان در رابطه با کوهنوردی و ارزش کوهنورد در جامعه شروع به سخنرانی نمودند ، پس از پذیرایی از کوهنوردان توسط گروه سبز پارسه، آقای میری در مورد حمایت نشدن هیئت کوهنوردی توسط ادارات دیگر و تشکر ویژه از آقای عرب تاژ برای همکاری با هیئت کوهنوردی از سرپرستان گروه های مختلف برای گزارش صعود های خود جهت اطلاع دیگر گروه ها دعوت به عمل آمد .
آقای حسین ابراهیمی سرپرست گروه تچر ، آقای علیداد زارع به نیابت از آقای مهران زارع سرپرست گروه سبز پارسه ، آقای هادی اسلامی به نیابت از آقای علی اکبر فلاحی سرپرست گروه مهر ، آقای محمد علی زارع از طرف گروه دانشگاه آزاد مرودشت ، آقای حمید خیاطی از طرف گروه جانبازان ، آقای سعید داورپناه از طرف گروه فرهنگ به صورت خلاصه گزارشی از عملکرد گروه خود ارائه کردند ، برنامه با لغو موسیقی محلی و تشکر از سیامک و حبیب و قدرت زارع بخاطر رسیدگی به محیط اطراف چشمه و تشکر از گروه سبز پارسه جهت برگزاری همایش، سرود ( ای ایران ) با دکلمه سرپرست گروه آقای حسین ابراهیمی پایان بخش این برنامه بود . اعضای گروه در ساعت 10:30 از چشمه بیدی در مسیر بالای مرغداری شروع به حرکت نمودند و پس از عبور از راههای صخره ای به کنار مرغداری رسیدند و سوار مینی بوس شدند و به طرف مرودشت حرکت نمودند
اعضای شرکت کننده در این همایش عبارتند از :
آقایان : احمد حیدری - حسین ابراهیمی - حسن ابراهیمی (سرپرست برنامه ) - علیرضا حیدری - سیامک اورنگی - مصطفی عرب نژاد - آرش جعفرزاده - فرهاد رحیمی - امین ارجی -محمد هادی نیایشی - اسماعیل رحمتی - وحید جعفر زاده - مجتبی آقایی - عابدین امیر زاده - علی رفیعی
بانوان : لیلا ابراهیمی(سرپرست برنامه ) - زهرا کشاورز - لاله شیری - آسیه احمدی - مریم احمدی - سمیرا گل محمدی - شیما جعفری

کوهنوردی چیست ؟

کوه نوردی ( mountaineering ) که در اروپا Alpinism نامیده می شود ، ورزش ، حرفه یا تفریح صعود یا بالا رفتن از کوه ها می باشد. کوه نوردی شکل خطیر تر پیاده روی در طبیعت است ؛ که در آن شخص باید راهپیمایی های طولانی را در ارتفاعات بلند انجام دهد. این فعالیت هوای آزاد با وجود سخت ترین بودن ، رضایت بخش ترین هم می باشد.
دلایل زیادی برای مشتاقان به کوه نوردی وجود دارد. این ورزش توانایی ها و مهارت های فرد را به مبارزه می طلبد ؛ همچنین راه عالی برای همراه بودن با طبیعت است. کوه نوردان ، کوه نوردی را به عنوان شکلی از آرامش و ورزش هم می یابند.اما معمول ترین هدف افرادی که به کوه نوردی می روند حتی زمانی که این فعالیت شدید و خطرناک هم می تواند باشد ، پاداش داشتن چشم اندازی نادر و عالی است که با رسیدن به قله تجربه خواهند کرد.
سه شکل اساسی کوه نوردی وجود دارد که به شرایط مسیر بستگی دارد. اولین اینها صخره نوردی یا rock-craft است که در بین کوه نوردان آماتور بسیار محبوب است. این شکل از کوه نوردی در بردارنده شیب های صخره ای و بهمن ها می باشد. شکل دوم کوه نوردی ، برف و یخ نوردی یا snow-craft است که بیشتر برای کوه نوردان مجرب است. این نوع کوه نوردی بسیار خطرناک است چون در بردارنده مسیرهای همراه با یخچال های طبیعی است. وسایل مخصوص و آگاهی از شرایط برف و یخ بسیار مهم هستند. در آخر ، کوه نوردی مختلط ، مسیر های صخره ای و یخی دو نوع اول را با هم ترکیب می کند و آن را تبدیل به مشکل ترین شکل کوه نوردی می کند.مسیرهای خطرناکی که کوه نورد در این مسیر باید با آن مواجه شود، او را ملزم می سازد که آموزش و تجربه کافی داشته باشد.
با وجود این که جراحات و حوادث در کوه نوردی امری عادی است ، با این حال داشتن یک کوه نوردی لذت بخش ممکن می باشد. از طریق آماده سازی ها ، آموزش مناسب ، آمادگی جسمانی خوب می توان از مشکلات اجتناب کرد. همچنین بهترین روش کوه نوردی به صورت گروهی است ، چون به هنگام وقوع حادثه ای غیر منتظره ، فرد می تواند به گروه کمک کند. به علاوه ، تجربه هنوز هم بهترین معلم حتی در کوه نوردی می باشد. به غیر از آن ، پیوستن به گروه های کوه نوردی و خواندن کتاب ها و مقالات کوه نوردی هم برای آغاز ماجرای تان بسیار مفید هستند.


منبع : کوهنوردی ،ورزش و سلامتی
مترجم : فریدون شیرمحمدلی